Tuesday, July 13, 2004

سپید

رفتم توی سوره یه هو کپ کردم.ای بابا بازم!!

از بهروز مرادی نوشته بود.از اخرین نفری که بعد از اشغال خرمشهر از شهر رفت بیرون.یه هنرمند با حال.شاید اون تابلو رو که روش نوشته <به خرمشهر خوش امدید؛جمعیت ۳۶ میلیون نفر> رو دیده باشید.یکی از کارهاشونه.

دفه اول تو اردوی جنوب ۲ سال پیش بود که اسمش شنیدم.شخصیتش خیلی به نظرم جالب اومد.برای همین وقتی امسال دیدم دانشگاه هنر به مناسبت سالگرد شهادتش براشون یادبود گرفته معطل نکردیم با یکی از بچه ها رفتیم <پی کوجا می گردی امو>.می خواستم بیشتر در موردش بدونم.دفعه سوم هم تو وبلاگ سیاه مشق.الانم که سوره.
نمی دونم چرا اینا رو دارم می گم.شاید به خاطر این که وقتی دیدم سوره هم از ایشون گفته بد جوری جا خوردم.شاید به قول لیمو یه نشونه باشه مثلا این که ایجانب بعدا یه هنرمندی چیزی از اب در میام !!! نمی دونم.
یه قسمت از یکی از نوشته هاشون انتخاب کردم که براتون می نویسم .البته چون زیاده خلاصه می کنم.
تا بعد.

بسم الله الرحمن الرحیم
هر بار که خود را مهیا برای نوشتن می بینم در خود احساس می کنم که کوهی از اندوه و نگرانی بر دوشم سنگینی می کند و همین باعث می شود که از ابراز ان خودداری کنم.گاهی احساس می کنم انچه را که با ان در گیر هستیم یک درد است.به جز خدا با چه کسی باد سخن گفت؟گویی در این انقلاب تنها مانده ایم.کسی نیست بفهمد چه می گوییم.همه با ما بیگانه شده اند انه از این که ما به راه جنگ کشیده شده ایم برایمان دل می سوزانند.ما هرچه در زندگی داشتیم به امان خدا رها کردیم.دنیا را گذاشتیم برای اهلش.همیشه در معرض مهاجمان مغرض واقع هستیم که چرا رفته اید انجا اشیانه کرده اید.گویی ملک خدا ملک ان ها است و برای ورود به ان اجازه از حضرات باید داشت.درد من این است که بعد از این همه مدت باد به بعضی ها فهماند که این کشور در حال جنگ است و بدتر از ان انقلابی شده درد این جا است که چراهنوز درگیر مسایل جزیی هستیم هرکس دیگری را اماج تهمت و افترا قرار می دهد و خود را مبری ومطهر می داند.حرف ها دو پهلوست بازار قسم های دروغ به اوج رسیده توی ترازوی کاسب محل یک طرفش جنس مشتری است یک طرفش سنگ پدر سوختگی.انقلاب ما مانعی بزرگ رسیده (هواهای درونی)و برای عبور از ان خیلی ها در گل گیر کرده اند.جنگ به پیش میرود نق زن های حرفه ای در جا می زنند.جنگ به پیش میرود و راحت طلبان و عافیت جو خودشان را به صندلی حب و جاه طناب پیچ کرده اند و در از دست رفتن ازادی های دموکراتیک سینه می زنند.جنگ به پیش میرود و کاروان سلحشوران حماسه افرینان با گام های محکم کرم های ریشه خوار را زیر پا له می کنند.کرکس ها در انتظارند تا روزی بر این انقلاب فرو ایند و تکه ای را به یغما ببرند.
خدا کند همه ما ازاین ازمایش بزرگ الهی سر بلند و پیروز به در اییم.و فداکاری و مردانگی و انصاف پیشه کنیم تا به یاری خدا نصرت و پیروزی حاصل شود خداوند عمر نوح به امام عزیز عنایت فرمایید

خرمشهر - اول محرم ۲۶ /۶/۶۴

No comments: