Monday, April 30, 2007

سرها و دم ها و شکم ها!

آقا چه فازی داد این پیتزای پالرموی پیتزای بیژن! ما هر دفعه عین بچه مثبت ها می رفتیم پیتزای مخصوص رو می گرفتیم نگوو اصل کاری اینه!
تصور کن: دو ور پیتزا نون وسطش مخلفات اونم در حد چپیده! یعنی می خواستی پیتزا رو ورداری هی از توش سوسیس و کالباس و بقیه مخلفات می ریخت بیرون! خلاصه که به معنای واقعی بعد عمری با یه پیتزا حال کردم!
دست اونی که ما رو رهنمون داد به این پیتزا درست
آقا گرفتار گُه کاری این کارمند های دانشگاه آزاد شدیم! یه چیزی (چیز = نامه ) هست که باید 3 ماه پیش از دانشکده می رفت به امور اداری! حالا دانشکده میگه فرستادم واحد اداری میگه نگرفتم! ما شدیم توپ فوتبال بین این دو! هیچ کدوم هم کوتاه نمیان!هر چی هم میکم بابا این کو؟!؟!؟! یه جوری لب و لوچه کج می کنن که ...این دفعه دیگه می خوام خین و خین ریزی راه بندازم بلکه جواب داد! (لازم به ذکر است که در هر دو جناح کارمندان مذکور زن هستند)خلاصه که تو رو خدا یه راهنمایی بکنین که بنده چه غلطی بکنم؟

Friday, April 27, 2007

زودتر

بابا طراحی قالب های جدید بلاگر چقدر آسون شده، البته این از قالب ها آماده بلاگره، فعلا این باشه تا یواش یواش درستش کنم.
فعلا وبگردی هم رفته رو هوا.
مژده بدم که با موزیلا هم سازگار شده.
کامنت دونی رو هم آزمایش بفرمایید، نتیجه را اعلام کنید لطفا.

احوالات ما

دعای عهد بدجوری منو یاد دوران خدمت می اندازه.
هیچ دعای عهدی به اندازه اونهایی که دو سال پیش همین موقع ها تو پادگان آموزشی اردکان می خوندیم بهم نچسبیده....

Wednesday, April 25, 2007

جدیت پلیس

امروز اطراف ونک و پایتخت بودم. چند تا گروه از پلیس های امنیت اجتماعی با ون های معروفشون رو دیدم.
کاری به کار کسی نداشتن، زن های با روسری نواری و پاچه های کوتاه رد می شدن، ولی انگار روشون نمی شد چیزی بگن. البته قیافه های آنچنانی هم من ندیدم.
دلم برای افسر زن گروهشون سوخته بود. مردها سه نفر بودند و با هم صحبت می کردند ولی خانم تنها بود و بدجوری آثار جذام شدگی بر چهره اش مشهود.

Tuesday, April 24, 2007

سلوک سالیانه

این اتفاقاتی که در این مملکت ما می افتد همه اش تکراری است! هر سال تکرار پارسال! باور نداری؟ من به تفکیک ماه خدمتت عرض می کنم:

فروردین:

چون نصف این ماه تعطیل است عملا اتفاق خاصی نمی افتد! فقط بحث های جزئی و بی اهمیتی که تاثیری در روان مردم ندارند روی بورس است! بحث هاییی مثل بنزین و تغییر ساعت و کم کردن تعطیلات و ... در ضمن چون مردم ایران به سیاست های تنظیم خانواده وفادار! نیستند سعی می کنند در این ماه و در سفرهای نوروزی به نوعی جبران مافات کنند.

اردیبهشت:

در این ماه همه به یاد افغانی ها و اتباع خارجی می افتند که باید از ما خداحافظی کنند و در عرض یک ماه همه این 2-3 میلیون غیر مقیم را می اندازیم بیرون! فقط مثل اینکه این مرز ایران مثل سرسره می ماند: از این طرف ملت را سر میدهند توی مملکت خودشان از آن طرف آنها بدو بدو بر میگردنند در صف سر سره! تا نوبت سر خوردن بعدی هم خدا بزرگه!

در اواسط اردیبهشت هم سازمان تاکسی رانی اعلام میکند کرایه نفری 50 تومان است و همه باید تاکسی متر داشته باشند و مسافر کش های شخصی ساماندهی می شوند و خلاف دیدی به ما هم بگو که ما هم به ریشت بخندیم و غیره و غیره!

خرداد:

موسم امتحانات است و آن غول بی شاخ و دم کنکور هم کم کم نزدیک می شود. ما هم به یاد سیستم غلط آموزشی و کنکور چه بده و اینها می افتیم. در ضمن مقادیری هم استرس تزریق کنکوری جماعت می کنیم محض خنده و تفریح!

موسم گرما هم نزدیک است و وقت بره کشان عزیزان زحمت کش پلیس! ( امسال ولی نو آوری شده زودتر شروع کردند!)

تیر:

امتحان و اینها تمام شد؟ کنکور ها برگزار شد؟ ای بابا ! حالا وقت چیه؟ اگه گفتی؟ آ باریکلا بحث جدید و بدیع اوقات فراغت! چرا این جوونا هرز می رن آخه؟

اینا هیچی! بحث آب هم میاد وسط! مهم نیست پارسال چقدر بارون اومده مهم این است که ما هر چقدر باران بیاید در این ماه یادمان می افتد که در مناطق کم آب جهان هستیم و از روشهای نوین آبیاری باید استفاده کنیم، ماشین با یک سطل آب بشوریم، خودمان را دو هفته یکبار، در ضمن از لحاظ شرعی می شود با سه قطعه سنگ یا کاغذ یا خاک هم تطهییر شوید! لازم نیست با آب شستشو دهید!

مرداد:

ادامه بحث های تیر!

شهریور:

وقت نام نویسی در مدارس و بحثهای این فرمی است! آقا چرا مدرسه دولتی از ما پول می خواهد؟ پول!!! استغفر الله ! به ما گزارش کنید تا پدرش را در آوریم!

آقا ما خونمون کوچه پایینیه اسم ما رو بنویس! – نننچچچچ! مگر اینکه پول بدهی و مثل خط بالایه سر و صدا نکنی!

آقا شهریه غیر انتفاعی چنده ؟ طبق تبصره ال از فانون بل مصوب جیم بل یکصد و بیست و پنج هزارو صدو نود و پنج تومان، کسی گرانتر گرفت باز هم با ما تماس بگیرید تا پدرش را بیاوریم جلوی چشمش!

شش ماه دوم سال را در نوبت بعدی عرض می کنیم!

Monday, April 23, 2007

احوالات ما

از نشانه های جذام شدگی * مفرط می توان به عوض کردن کانال تلویزیون سر اذان اشاره کرد.
----------
*یک جور حوصله سر رفتن است، به عنوان مثال می توان به حال یک آقا وقتی با چهار پنج تا خانم به خرید رفته است، اشاره کرد.

Sunday, April 22, 2007

ای هوار...

میگه خانم فلانی رو می شناسی؟ دانشگاه شما درس خونده.
یه کم فکر می کنم، یادم میاد. می گم: آره یک دوره بعد از ما بود. شاگرد اول دورشون بود، ولی بچه هاشون می گفتن دو سال کنکور ارشد داد، قبول نشد، خوب، چه طور.
میگه: شده یکی از مدیرهای شرکت ما.
می گم: مگه چند ساله که داره اونجا کار می کنه؟
میگه: دو سه سالی می شه، البته آشنا هم داشت.
و باز هم به فکر فرو می روم و یک جاییم می سوزه، که چه ظلمی به ما داره می شه به جرم پسر بودن، من تو این سه سال فقط تونستم شر سربازی رو از سرم کم کنم و تازه باید از نقطه صفر شروع کنم ولی دختر خانم ها چی....

Saturday, April 21, 2007

سرکاریم؟!...

مجری، اول برنامه: از بینندگان عزیز تقاضا داریم سوالات و نقطه نظرات خودشون رو با شماره اس ام اس برنامه، با ما در میان بگذارند.
مجری، آخر برنامه: از همه بینندگان عزیز تشکر می کنیم که ما رو مورد لطف قرار دادند. تعداد زیادی اس ام اس به دست ما رسیده، ولی متاسفانه به دلیل کمبود وقت امکان بررسی و انتقال سوالات و نطرات شما رو نداریم. ببخشید، خدا نگهدار.

Thursday, April 19, 2007

*Important: Your Yahoo! Mail Account

خداییش من قصد نداشتم با این نوشته آپ کنم. یعنی یه دونه از این نوشته‌های یک خطی که باید درشون غور(!) کنی آخر هم خیلی نفهمی قصد و غرض چه بوده نوشته بودم بعد که خواستم آپ کنم دیدم یه ایمیل دارم. خواهشاً بخونین نظرات کارشناسیتون رو ارائه کنین. آیا من واقعاً باید به این ایمیل وقعی بنهم؟! یعنی خداییش اگر نَنَهَم اتفاق خاصی میفته؟ آیا واقعاً این میل از طرف یاهوِ؟ آیا کسی کرم داشته؟ آیا اگه پسورد من آخرش یا اولش اسپیس داشته باشه خوب این از کجا می فهمه؟ آیا از این ایمیل‌‌های سرکاریه که باید می‌رفته توی بالک اما نرفته؟ وود یو پلیز هلپ می؟


Dear sara_stat,
This email is with regards to your Yahoo! Mail account. We have seen some unusual activity in your email account and it seems that someone has been trying to hack into your Yahoo! account and steal your Yahoo! Mail account information and personal records such as address, password, etc.
It is important that you confirm and reply back the following information to us. This will allow us to make sure that your Yahoo! Mail account will be safe and secure and nobody will be able to hack into your account and steal your information. Please reply back with the following information:
Your First Name:
Your Last Name:
Yahoo! Email address:
Yahoo! Email address (2):
Yahoo! Password: Yahoo! ID:
Once you have completed the above information, send a reply back to us. We will then examine your account and make sure it is secure for you to use. Here at Yahoo! we take security very seriously.
This email contains important personal information about you. Yahoo! does not share or distribute your settings to any other third party, as this has been accounted in Yahoo! Privacy Policy. Please do not share this email with anyone.
If you have any questions, please do not hesitate to contact us
.
Regards,Yahoo! Mail Team

* این هم سابجکتش بود!

پ.ن: جدی، شوخی نیست‌ها! به یاری سبزتان نیازمندم! آخه هرچی دو دو تا چهارتا می‌کنم می‌بینم نمی‌تونم اسم و فامیل و پسورد و شماره شناسنامه و سایز کفش و ... اینام و هوینجوری بدم بره. آخه اگه از من سواستفاده بشه کی می‌خواد جواب مامان بابامُ بده؟ یاهو؟!! آیا؟
پ.ن2: شرمنده یهکم چَک و چلاق شد. انگلیسی و فارسی درست با هم نمی خونه دیگه!

Friday, April 13, 2007

يك عدد پست جوات

بعضي وقت ها گوش كردن آهنگ جواتي هم بد جور حال ميده!
از ديشب تا حالا يه بند بنيامين مي خونه ول كن هم نيست! هي ميام موودم رو عوض كنم يه چيز ديگه گوش كنما ولي نميشه!
الان ميگه:هوا بوي نم گرفته.. دوباره دلم گرفته.. صداي گريه بارون.. تو خيابون دم گرفته...!
الان: يه عاشق!بي قايق! تو دريااا..چشماشو ميبندهههه.. تو دريا..!
آخ خ! الام داره مي خونه امروز درست يك سال و 10 ماهه و دو روزه كه...!
اه اه به جان خودم اگه بذارم اين همه جوات بشم!(البته اين مورد علاوه بر جواتي شديد خطر مرگ رو هم در پي داره!)

پس پيش به سوي ياني!

پ ن:
ببين انقدر بقيه تون نمي نويسيد من مجبور ميشم همچين جوادي هايي از خودم در كنم!
عروسي ديشب هم با اينكه دير رسيدم خوش گذشت و در نوع خودش جالب بود!

Saturday, April 7, 2007

باز هم موبایل

تو مکالمات موبایلی، معمولا 50 درصد حرف های طرف رو می تونی بفهمی، حدود 30 درصدش رو هم اگه بتونی حدس می زنی، بقیه رو هم باید بی خیال بشی.

Friday, April 6, 2007

یادآوری

چقدر بی خبریم ها!