Wednesday, June 30, 2004

نفس!

نفس گیر بود. بد دادم. امتحان میگم.البته از قبلم میدونستم نفس گیره برای همین جا نخوردم.ناراحتم نیستم.فکر کنم جمیعا کلاس باید ترم دیگه دوباره بگیریمش.فقط یکی از بچه ها که سنبل کامل یه دانشجوی درس خونه اذعان میکنه که پاس میشه.
فقط از یه چیزی اعصابم خورده.
اخه این جناب استاد فکر میکنه ما هم مثل خودش دکترای فلان چیزو داریم و مثل خودشون دانشجوی نمونه دکترا هستیم و توی N تا همایش بین المللی شرکت کردیم که همیشه اینجوری امتحان میگیرن.بابا اخه لااقل یه جوری می دادی که ادم مطمئن باشه لااقل 3 تا از این 10 سوال کاملا درست نوشته.
چی بگم!

احساس میکنم دلم گرفته،نفسم هم همینطور!

انشاالله بعد از امتحانا با یه باک پر از اکسیژن بر می گردم!!
تا بعد.

ضمیمه:نداجان در خبرها دیدم که دوباره برگشتی!
خوش اومدی.

No comments: