Wednesday, February 8, 2006

يا اباالفضل

فاش مي‌گويم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

طاير گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در اين دامگه حادثه چون افتادم

من ملک بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم

سايه طوبي و دلجويي حور و لب حوض
به هواي سر کوي تو برفت از يادم

نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر ياد نداد استادم

کوکب بخت مرا هيچ منجم نشناخت
يا رب از مادر گيتي به چه طالع زادم

تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق
هر دم آيد غمي از نو به مبارک بادم

پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
ور نه اين سيل دمادم ببرد بنيادم

---------------------------

*اين رو هم خواستيد گوش كنيد.(مربوط به حضرت علي اكبر)

*اين رو هم بگم كه گرچه اين شعر رو حافظ گفته ولي به غير از يكي دوبيتش به نظرم از بهترين زبان حال هاي حضرت عباس ميتونه باشه.

*اين رو هم بگم كه اين كه چند وقته خبري از من نيست براي اينه كه خيلي از وبلاگ زده شدم. نه از وبلاگ خودمون، كلا از وبلاگ.شايد اين پست يك شروع دوباره باشه.

*بالا خره آپلود شد. 2 تا روضه كوتاه هست از مهدي سماواتي:
اين كه مربوط به حضرت علي اكبر هست. اين كه مربوط به حضرت عباس هست.

No comments: