راست میگه؟ یا راست میگه
خلاصه تصویری که از ما جوونای بدبخت میده به کلی تیره و تار و سیاه و درب داغونه؟
آیا ما واقعا اینقدر چرت و پرتیم؟
-----
آقا من شرمنده ام ولی فیلمی که باهاش حال نکنم اینجوری می زنم داستانشو لو میدم که هوس نکنین ببینین!
نوه های حاج میزعلی
قصه این بلاگ از آنجا آغاز گشت که، در بلاد طهران قومی بودند منتسب به حاج میرزا علی، که جوانان این قوم پاتوقی داشتند مسنجریه نام، که نیمی از عمر خود در آنجا گذراندی و پول خود را صرف گفتمان با غربا کردندی و چراغ خود همیشه روشن نگاه داشتندی. بعض دگر از این جوانان شیدا بودی و سر در دانشگاه داشتی و قصد بیرون شدن از آن ندارندی! و بعض دگر در کار هک بودی و E-mail دگران ترکاندی و مورد لعن و نفرین قربانیانش بودی و قس علی هذه... در میان این جوانان، جوانی بود دموکراسی صورت و دیکتاتور سیرت! حامد ابن مسعود نام، که چراغ خود در مسنجریه خاموش نگاه داشتی و ساعتها وب گردی کردی و سرچ کردی و پول تلیفون را به ثریا رساندی. ابن مسعود روزی در وب گردیهایش به بلاد "بلاغ اسپوتیه" رسید و انگشت به دهان ماند از عجایب این بلاگ و در فکر افتاد که جوانان قوم را که سالی به دوازده ماه از هم خبر نداشتندی و دور از هم بودندی را در "بلاغ اسپوتیه" جمع کردی و آنان را استاد نمایندی. پس جوانان قوم دعوت کردی به ساخت منزلگهی بس نکو در بلاغ اسپوتیه، باشد که از قـِـبل آن یک دگر را بیشتر بینندی و منزلگه را به دستخط خود مزین کنندی و روح مرحوم جد خود را بدین طریق شاد نمایندی . و تو، ایزد دانا و توانا را چگونه دیدی، شاید از قـِـبل این بلاگ به شهرت رسیدندی و چیزی شدندی .
6 comments:
عوض اينكه هر روز بشيني و اين همه فيلم مزخرف ببيني، برو چهار تا كتاب بردار بخون! اگه رمان هم خونده بودي تا الان يك چيزي شده بودي!
بيخود نيست نميري نمايشگاه كتاب.
به حضرت استاد در کامنت قبلی ببینیم که جنابعالی با این همه مثلا مطالعات عالی و نمایشگاه کتاب رفتن ها چه گلی به سر خود و جامعه خواهید زذ البته بدون پارتی بازی و سایر وابستگی ها
اه!من هرچی کامنت میذارم مرده شوری چرا قبول نمیکنه. حتما" باید فحش بدم تا درست بشه؟!
جفت پا میرید تو صورت هم ها! ای ول!ء
داداش فیلم ایرانی دیدن نداره والا
شما خودشو ناراحت نکن!
ند ا ،خواهری که دنی از دفاع از برادر از بای نمی نشیند
خسته نباشی جانم
Post a Comment