Monday, February 21, 2005

عاشورا و حواشی

روز عاشورا غیر از اون شور و حال خاصی که داره و همه ما به نوعی اون رو حس کردیم چند نکته جالب دیگه هم به نظر من داره اول اینکه بر خلاف راهپیمایی های مختلف که کلی تبلیغ راجع بهشون میشه و امکاناتی مثل اتوبوس و متروی مجانی و غیره برای اونها در نظر گرفته میشه، هیچ تبلیغ خاصی ( مثل 22 بهمن) برای روز عاشورا انجام نمیشه . انگار مردم خودشون همه چیز رو می دونن. انگار عزاداری برای ابا عبدالله یک قانون نانوشته است.همه کارها و مراسمها به طور اتوماتیک انجام میشه! قسمت جالبش هم اینه که همه جور آدمی از هر طیفی که به فکر انسان برسه توی این حرکت خودجوش مردم هست.
نکته بعدی هم که به نظر من جالب ( و البته کمی تا قسمتی تاسف انگیز!) است همین انواع و اقسام آدمهای مختلف هست. بگذریم از اون عده که فقط برای خوردن یک وعده غذا بیرون میان ( که خوب اونها هم به نوعی دعوتنامه امام حسین رو دارند و ما خیلی نمیتونیم غر بزنیم که تو چرا اینجایی؟ امام حسین خودش اگه کسی رو نطلبه صد سال سر سفرش راهش نمیده !) روی حرف من با اون زنها و مردهایی هست که برای عزاداری اومدن اما یه قول معروف سر و تیپشون اصلا به اون اوضاع و احوال نمیاد!
خانمی که وایستادی کنار خیابون و دسته ها رو تماشا می کنی و همینجور اشک میریزی! این اشکی داری میریزی برای کسی هست که سرش رو برای آزادگی داد، حالا شما نمیتونی همین یک روز رو به خاطر همون آدم اسیر آرایش و این جور چیزها نباشی؟
آقایی که کنار خیابون برای خودت سینه میزنی وحال خوشی داری ! حالی که خیلیها باید حسرت داشتنش رو بخورن ! نمیشه همین امروز رو رعایت کنی و یک روز از مد عقب بیافتی؟
نمیدونم ! باز هم دم همشون گرم که برای عزاداری اومدن نه برای سیگنال فرستادن و تلفن ردو بدل کردن و این جور چیزها!
خلاصه که عشق به امام حسین تو رگ و خون این مردم همیشه بوده و خواهد بود.

No comments: