Saturday, February 12, 2005

دیگران را بگذار!

سلام!
خیلی وقته که خیلی چیزا می خوام بگم اما عدل همین دو روزی که ما تعطیل شدیم زدو این بلاگر لامصب! فیلتر شد! ولی حالا که بر فیلترینگ غلبه کردم ( الان خونه سارا اینام!!) اصلاً می خوام یه چیز دیگه ای بگم. ( یکی نیست بگه بابا حالا حرفتو بزن!)

این نوشته آخر کلانتر رو که خوندم البته کامنتاش منظورمه! خیلی متعجب شدم. واقعاً دوست دارم بدونم چه جوری یه عده خیلی راحت مردم رو به یه مشت گوسفند تشبیه می کنند که چشم هاشون رو می بندن، مغزشون رو هم تعطیل می کنن و هر کاری بهشون بگن همون کارو انجام می دن. چرا فکر می کنن یه پیرزنی که نمی تونه کلمات انگلیسی رو خوب تلفظ کنه یعنی عقلش رو در بست تعطیل کرده؟ چرا به خودشون اجازه میدن تا چهارتا کلاس درس خوندن خودشون رو عقل کل بدونن و مردمی که خلاف اونا عمل می کنن رو یه مشت آدم با ذهن بسته؟ خیلی دوست دارم بهشون می گفتم: معرفت با تحصیلات آکادمیک فرق میکنه. اگر در پی رسیدن به حقیقت هستیم معرفت می تونه با چهار برابر سرعت صوت ما رو به مقصد برسونه و تحصیلات فقط محکم کننده راهِ!
خیلی دوست دارم بگم اونایی که بچه های کوچیکشون رو میارن، برای اینه که از همین کوچیکی بچه هاشون رو با آرمانهایی که براش ارزش قائلن آشنا کنن تا اون ها بتونن راهی رو که به زعم خودشون درست تر میاد رو سریعتر انتخاب کنن.
من و شما سن زیادی نداریم و نتونستیم ارعاب و ترس زمان شاه رو درک کنیم، ولی همون پیرمرد پیرزن هایی که انگلیسی نمی دونن یا اصلاً همین پدر مادرهای خودمون ترس رو با پوست و استخونشون به معنی تمام کلمه درک کردن و موقعیتی رو که بدست آوردن به آسونی از دست نمی دن! هرچند که هنوز هم مشکل داشته باشن.
خیلی دوست دارم بدونم اونایی که میگن جمعیت کم بود یا از آرشیو بود پاشون رو گذاشته بودن تو خیابون یا نه؟ چطوری میشه اون سیل جمعیت رو که من خودم به چشم دیدم انکار کرد؟ می خوام بدونم چطوریه که تو فراخوان هایی که علیه نظام گذاشته میشه و تعداد افرادی که شرکت می کنند همان دهها نفر بیشتر نیست اکثریت مردم حساب میشن اما این جمعیت میلیونی اقلیت؟!!!
به نظر من درسته که مردم ایران مشکلات زیادی دارند ولی هر وقت که احساس تهدید کردن با هر عقیده ای که بودن با هم متحد شدن و جلوی خطر خارجی رو گرفتن. مردم فهمشون بالاتر از این حرفهاست که مشکلات داخلی کشور رو با ایدئولوژی نظام قاطی کنن و همین اتحادهاست که کشورمون رو تا حالا حفظ کرده.

دیگران را بگذار!
دل به آفتاب بسپار
نگاه کن چگونه هر بامداد
صبور و سربلند
از شانه های خاکستری صبح بالا می آید
و ستارگان چگونه از روشناییش شرمنده می شوند
خاموش می شوند
دیگران را بگذار!

No comments: