Tuesday, November 13, 2007

گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبِز سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟

از زنده یاد قیصر امین پور

4 comments:

Anonymous said...

البته این شعر از عبدالجبار کاکائیه که همه جا به اشتباه میگن از قیصر امین پور!!!

Anonymous said...

مگه من و توی خواهر برادر اینجا رو نجات بدیم!

Anonymous said...

خوب قادعتا اولین بارمه آدم به وبلاگ شما! نوشته ی در مورد وبلاگتون خیلی جذبم کرد! پس صدردرصد تا کلی از آرشیوتون رو شخم نزنم از اینجا بیرون نخواهم رفت...
موفق باشید و پیروز

Anonymous said...

vaaaaaaaaaaaay!kheyli vaght bood inja nayoomade boodam.khob chi kar konam?az vaghti in blogrolling filter shode,dige hame to yadam nemimoonan...