Thursday, January 11, 2007

شكوائيه


امروز با رفقاي شفقا مي خواستيم برويم بيرون! كمي ديرم شده بود اتوبس خصوصي هم امده بود من هم كه كلا زود وسوسه مي شوم سوار شدم.
تقريبا از وقتي اين اتوبوس ها امده اند ديگر سوار بليطي ها نمي شوم. هم تعدادشان كم شده هم اينكه خطي را كه من براي رسيدن به محل كار بايد سوارش شوم كلا اتوبوس هايش كم است من هم كه صبح ها دير از خواب بلند مي شوم و ديگر به خاطر 80 تومان منتظر بليطي نمي مانم .داشتم مي گقتم. به هر حال وقتي كه سوار شدم كلي اخر اتوبوس را نگاه كردم ببينم بليطي مي ايد يا نه كه مثلا چقدر ضرر كرده ام!خوشبختانه خبري نبود!
خلاصه من كلا با اين اتوبوس ها به خاطر راحتي شان و تنبلي خودم موافق بودم و 100 تومان را هم براي يك مسير طولاني عادلانه ميديدم .تا اينكه الان چشمم خورد به اين.اين ديگر خيلي ناعادلانه است. و بد جوري لجم در اورده به جاي اينكه همين اتوبوس هاي بليطي را سرو سامان بدهند و تعدادش را زياد كنند از همين الان تعدادشان را بسيار كم كرده اند.حالا شايد من نوعي بتوانم 100 تومان را بدون هيچ دغدغه اي را بپردازم كه هيچ خيلي هم راضي باشم ولي بقيه چي؟چرا نتوانند انتخاب كنند با چه وسيله اي به محل كار ور زندگي شان بروند؟راه حلي را هم كه جناب قاليباف مطرح كرده-در همان لينكي كه دادم- كه همانا شناسايي قشر اسيب پذير و امكانات رايگان برايشان است به نظرم چرت مي ايد.
وقتي در يك بيمارستان جنوبي شهر كار كني خيلي مي تواني با رنج مردم اشنا شوي. مردمي كه بيمارند و غالبا خرج مداوا ندارند. .ديروز يك خانمي امده بود براي پيگيري معالجات چشمي فرزندش.پسرش يك عمل نسبتا ساده چشمي انجام داده بود و برايش چهل و پنج هزار تومان اب خورده بود.به دكتر مي گفت" شما كه گفتيد فوقش 10-12 هزار تومان بشود باور كنيد موقع برگشتن پول برگشت هم نداشتم" و برگه هزينه ها را نشانش داد.خيلي دلم برايش سوخت.البته باور اينكه كسي 45000 تومان نداشته باشد براي ما شايد كمي سخت باشد ولي وجود دارد آقاي رئيس.

No comments: