Friday, April 1, 2005

درهم

بعد این همه مدت کارت خریدم گفتم با اون قبلی دوباره 1 امتحانی بکنم.مطمئن بودم که بلاگر رو باز نمی کنه چون تا همین چند وقت پیش باز نمی کرد.ولی در مقابل چشمان مبهوت ما باز شد):
*
والا خودم هم موندم.اخه دو روز از این خواب عزیز صبح گذشتم رفتم کلاس فوق برنامه. آدم اکسیژن باشه! تعطیل هم باشه خوابشم بیاد شدید ولی بازم ول کنه بره کلاس خیلیه خوب این رو داشته باشید
چند وقت بود این رمان "من او"ی رضا امیر خانی روخونده بودم.رمان جالبیه و یکمی عجیب ! و خیلی هم سوال بر انگیز.می خواستم سوالام رو بفرستم برای لوح بلکه جواب بده.از شانس ما روز اول کلاس گفتن که یکی از مهمونای روز دوم همین جناب امیر خانی هستن.
هیچی دیگه روز دوم هم شاد و خوشحال از این شانس باد اورده رفتم ویکی دوتا از سوالام و پرسیدم.چند تاشم بقیه بچه هایی که کتاب رو خونده بودن پرسیدن و همونچوری شنگول هم برگشتم خونه!البته هنوزم جای سوال داره ولی فکر کنم دیگه بیخیالش بشم!
*
امسال خیلی خوب از مهمونا پذیرایی کردم! دو بار قند یادم رفت بیارم، دوبا هم چاقو. مهمونا هم خودشون یه جوری از پس مشکلات بر میومدند.!خوب بالاخره دست تنها بودم تا پارسال محمدم بود خداییش خیلی کمک کرد(نمی دونم چی میشه وقتی مهمون میاد احساس مسئولیتش یهو عود می کنه خوب ما هم استفاده می کردیم دیگه!!).
انشالا سال دیگه دوباره محمد هست منم دوباره استفاده می کنم:دی
*
یه پیشنهاد.هرچند که الان یه خورده دیر شده ولی بیاید شنبه دسته جمعی دست در دست بزرگترا بزنیم به کوه و دشت و بیابون!مکانش رو هم شما پیشنهاد بدید(البته فکر نکنم مامان اینا راضی بشن خوب بالاخره خونه دایی اینا نزدیکتره!!!)
از خواننده های محترم خانواده ما هم دعوت می شه تشریف بیارن وهمه نوه ها رو خوشحال کنند.
هرکی میاد یه کامنت بذاره.
تا بعد

No comments: