Sunday, January 16, 2005

فرجه

از وقتی که تعطیل شدیم مدام به بعد از امتحانا فکر می کنم و بیشتر روزا برنامه هایی که واسه خودم ریختم رو مرور می کنم:
روز اول؛همونجا!!.دفعه پیش که با دوستان رفتیم شب قبلش کلی بارون اومده بود.برگا ریخته بودن زمین و تو هوا پر از صفا بود.خدا کنه اندفه هم همون طوری باشه
روز دوم؛جلسه با دوستان
روز سوم،سینما با دوستان
روز چهارم،رفتن به بیمارستانی که دوست داره توش طرحش رو می گذرونه.البته شیفت شبش میرم که وقتش بیشتر باشه خیلی هم کسی مزاحممون نباشه و تا خود صبح حرف بزنیم!
روز پنجم؛دکتر
روزششم؛خواب به مدت 24 ساعت.

فعلا کم و بیش خداحافظ!


راستی کسی این شعر براش اشنا نیست؟

دلیل بوسه آدم به سیب یادت نیست؟
و آن گناه به ظاهر عجیب یادت نیست؟
شبی که از در و دیوار میرسید به گوش
صدای آیه امن یجیب یادت نیست؟...

بقیه شعر رو می تونید از این جا بخونید.



No comments: